چگونه استريمينگ مدلهاي درآمد سينما را تغيير داد؟
ظهور پلتفرمهاي استريمينگ مانند Netflix، Disney+، Amazon Prime و ديگر سرويسهاي مشابه، تحولي عميق در زنجيره درآمدي صنعت سينما ايجاد كرده است. اين تغيير صرفاً به توزيع محتوا محدود نميشود، بلكه مدلهاي مالي، رفتار مخاطب و حتي ساختار توليد و بازاريابي فيلم را نيز متحول كرده است. در ادامه، پنج جنبهي مهم از اين تحول را مرور ميكنيم:
۱. حذف واسطهها و توزيع مستقيم به مخاطب
سينماي سنتي همواره به چرخههايي وابسته بود: اكران سينمايي، فروش DVD/Blu-ray، پخش تلويزيوني و در نهايت پخش ديجيتال. اما پلتفرمهاي استريمينگ با حذف لايههاي واسطهگر، امكان دسترسي مستقيم فيلم به مخاطب را فراهم كردهاند. اين امر باعث ميشود استوديوها و توليدكنندگان بخشي از درآمد را كه پيشتر به توزيعكنندگان، سينماداران يا شبكهها ميرسيد، مستقيماً به خود اختصاص دهند. اين مدل "مستقيم به مصرفكننده" (Direct-to-Consumer) فضاي اقتصادي سينما را بازتعريف كرده است.
۲. درآمد اشتراكي بهجاي فروش بليت
در مدل سنتي، موفقيت يك فيلم به تعداد بليتهاي فروختهشده در گيشه وابسته بود. اما در فضاي استريمينگ، درآمد از طريق اشتراك ماهانه كاربران به دست ميآيد. اين تفاوت باعث شده است معيارهاي موفقيت فيلم نيز دگرگون شود: بهجاي فروش، حالا «تعداد بازديد»، «زمان تماشا»، يا «تأثير بر جذب مشترك جديد» اهميت دارد. برخي فيلمها شايد هرگز در گيشه موفق نميشدند، اما در استريم به سودآوري بالايي ميرسند.
۳. ظهور فيلمهاي مخصوص پلتفرم و تغيير اولويتهاي توليد
بسياري از آثار جديد بهطور خاص براي استريمينگ ساخته ميشوند و اصلاً وارد سالنهاي سينما نميشوند. اين آثار اغلب بودجهي متوسط يا پايينتري دارند، اما در قالبهايي متنوعتر و انعطافپذيرتر توليد ميشوند. همچنين، برخلاف گذشته كه سودآوري به عملكرد افتتاحيه وابسته بود، اكنون فيلمها ميتوانند در بلندمدت و بهتدريج درآمدزايي كنند. اين امر ريسك اقتصادي توليد را براي برخي ژانرها كاهش داده است، بهويژه براي فيلمهاي مستقل يا تجربي.
۴. تغيير در مدل تبليغات و بازاريابي
استريمينگ نهتنها روش توزيع، بلكه نحوهي تبليغ و معرفي فيلمها را نيز تغيير داده است. الگوريتمهاي هوش مصنوعي و دادهكاوي نقش پررنگي در رساندن فيلمها به مخاطب هدف دارند. برخلاف كمپينهاي پرخرج سينمايي، بسياري از فيلمهاي استريم با استفاده از شخصيسازي و پيشنهادهاي الگوريتمي (Recommendation Systems) مخاطب جذب ميكنند. اين روش، وابستگي به تبليغات سنتي را كاهش داده و بازاريابي را هوشمندتر و مقرونبهصرفهتر كرده است.
۵. فشار بر سينماهاي فيزيكي و تغيير توازن درآمد
در حالي كه استريمينگ براي توليدكنندگان و مخاطبان مزاياي اقتصادي زيادي دارد، اما براي سالنهاي سينما تهديدي جدي محسوب ميشود. بسياري از فيلمهايي كه در گذشته در سالن اكران ميشدند، حالا مستقيماً به پلتفرمها ميروند. حتي فيلمهاي بزرگ نيز با اكران همزمان يا بسيار كوتاه در سينماها روبهرو هستند. اين تغيير باعث شده مدل درآمدي مبتني بر گيشه، بخشي از قدرت خود را از دست بدهد و سينماداران براي بقا نيازمند نوآوري و تجربهمحور كردن اكران شوند.
در نهايت، استريمينگ نهتنها شكل مصرف فيلم را دگرگون كرده، بلكه مدل اقتصادي سينما را از بنيان تغيير داده است. حالا مسيرهاي درآمدزايي متنوعتر، جهانيتر و بلندمدتتر شدهاند و فيلمسازان در كنار چالشها، فرصتهاي جديدي براي توليد، پخش و كسب درآمد در اختيار دارند.
برچسب: سينما،